×

منوی بالا

منوی اصلی

دسترسی سریع

اخبار سایت

false
false
false

برو فکر نان باش که خربزه آب است»؛ شاید به گوش آن‌هایی که یکی دو دهه پیش دانش آموز بودند، هیچ ضرب المثلی از این آشناتر نباشد، به ویژه آن‌هایی که در دوران دانش آموزی بیشتر به بازی رغبت نشان می‌دادند و از درس و انبوه مشق فراری بودند. شرایطی که حالا جز در نگاه مسئولان آموزش و پرورش، خیلی تغییر کرده است!

یک؛

به گزارش «تابناک»؛ به رغم آنکه درباره استعداد و شناسایی و پرورش آن بسیار شنیده‌ایم و می‌دانیم بی توجهی به این مقوله تا چه اندازه خسارت بار و آسیب زاست، کمتر پیش می‌آید که این مسأله را جدی گرفته و مقدمات شکوفایی آن را فراهم آوریم؛ وضعیتی که در نهاد‌ها و دستگاه‌ها به مراتب وخیم‌تر این حرف هاست.

این را می‌شود از نظام آموزشی کشورمان دریافت که هرچند بحث بر مسائلی مانند مشق شب دانش آموزان یا شیوه راهیابی شان به دانشگاه در بطن آن در جریان است و گهگاه با تغییراتی مثل افزایش و کاهش از دوازده سال به یازده سال+پیش دانشگاهی و بعد دوباره دوازده سال در قالب ۶-۳-۳ به ظاهر پوست اندازی می‌کند، همچنان در آن، در بر همان پاشنه‌ای می‌چرخد که در مکتب خانه‌ها می‌چرخید!

آموزش و پرورشی که هنوز در آن “استعداد” در محاسبات ریاضی و حل مسأله‌های فیزیک و شیمی خلاصه می‌شود و حتی به دنیای علوم دیگر نیز سرایت پیدا نمی‌کند. آموزش و پرورشی که زنگ هنر، ورزش و حتی انشا هم در برنامه‌های درسی اش گنجانده، اما این‌ها را زمینه‌ای برای برای بروز استعداد‌های خاص و توجه به آن‌ها نمی‌داند.
دو؛
طی روز‌های اخیر فیلمی در فضای مجازی منتشر شده که در آن استعداد ناب دانش آموزی نوجوان به تصویر کشیده شده است. فیلمی که می‌شد با دقت در لباس دانش آموزان حاضر در آن، دریافت که مربوط به جنوب شرقی کشورمان و استان سیستان و بلوچستان است؛ خطه‌ای که اگر با وضعیت مدارس آن آشنا باشید، برایتان بی توجهی به همه استعداد‌های دانش آموزان هم جای تعجب ندارد، چه برسد به ندید گرفتن استعداد ورزشی شان.

آن گونه که در فیلم دیده می‌شد، در حالی که جمعی از دانش آموزان مدرسه در حیاط جمع بودند، دانش آموزی شروع به پشتک زدن‌های متمادی کرده و تقریبا طول حیاط را به این شیوه می‌پیماید. دانش آموزی که به حق بیننده را به یاد ژیمناست‌های صاحب عنوان جهانی می‌اندازد و تصاویر محدودی که از این رشته در رسانه ملی دیده‌ایم.

استعدادی ناب که برخی کاربران فضای مجازی می‌کوشند فضا را برای دیده شدن آن توسط مسئولان فراهم آورند و به این منظور، فیلم دانش آموز یاد شده به سرعت به همراه توضیحاتی که تأکید دارد «این فیلم را دست به دست کنید، بلکه به دست مسئولان برسد» دست به دست می‌شود تا همگان را به تحسین واداشته و کمی بعد، غمگین شان کند. غمگین از این روی که بعید می‌دانند این استعداد شناسایی شده و حمایت شود.

سه؛
البته بر خلاف انتظار، این فیلم خیلی زود به دست برخی مسئولان، از جمله رئیس کمیته ملی المپیک کشورمان می‌رسد تا در اخبار بخوانیم که این مقام مسئول از دانش آموز و پدرش خواسته تا به تهران، به مقصد کمیته ملی المپیک سفر کنند و احتمالا مقدمات حمایت از این استعداد برایشان فراهم آید؛ حمایتی که نمی‌دانیم اساسا چگونه رقم خواهد خورد.

همزمان با این رویداد، خیلی زود دانش آموز با استعداد توسط رسانه‌ها شناسایی می‌شود تا قصه زندگی اش به داستان استعداد ورزشی اش سنجاق شده و «ساسان پرکان» به ابتدای مسیر شهرت هدایت شود؛ دانش آموزی که حالا مشخص شده پانزده سال دارد، ساکن بندر چابهار است و ژیمناستیک را با مربیگری عمویش و تمرین در کنار ساحل آموخته و بسیار به آن علاقه مند است.

علاقه‌ای که فعلا رسیدن به آن برایش مقدور نیست، چون به دلیل مشکلات خانوادگی، نیاز مالی دارد و مجبور است برای درآمد ماهانه ۱۵۰ هزار تومان کار کند. کاری که وقت برای تمرین ژیمناستیک برایش نمی‌گذارد، اما کافی است مسابقه فوتبالی در مدرسه برگزار شود تا در پایان آن، شادی ساسان از برد تیمشان به شکل آن پشتک‌هایی که در فیلم ثبت شده، بروز و نمود پیدا کند.

چهار؛
بروز استعداد ورزشی دانش آموزی در رشته ژیمناستیک در حاشیه مسابقه فوتبال در مدرسه. مسابقه فوتبالی از آن دست مسابقاتی در مدارس که تا مناسبتی در پیش باشد، اولیای مدرسه تدارک می‌بینند و اجرا می‌کنند و وقتی تمام شود، همه چیز تمام می‌شود تا باز دانش آموزی خوب و موفق لقب گیرد که نمراتش در درس‌ها بالاتر است، به ویژه نمره هایش در درس‌های سخت تر.

شیوه‌ای قدیمی از استعدادیابی آموزش و پرورش در مدارس که بر اساس آن برخی دانش آموزان روانه مدارس برتر می‌شوند و برخی به مسابقات ناحیه‌ای، شهری، استانی و کشوری می‌رسند و گاه از میانشان جمعی انتخاب شده و به المپیاد‌های جهانی فرستاده می‌شوند تا مسئولان از نتیجه کارشان خشنود شده و گاه فخر موفقیت‌های جهانی ناشی از آن را به عموم بفروشند.

اما آیا استعداد به درس و آن هم به درس‌های سخت منحصر می‌شود و تنها در سایه درس خواندن است که می‌شود موفق شد و حتی آینده را ساخت؟ مگر نه اینکه بسیاری از ورزشکاران حرفه‌ای در سنین نوجوانی به قله‌های موفقیت رسیده‌اند و این اتفاق آنقدر تکرار شده که بسیاری از خانواده‌ها می‌دانند ورزش هم راهی برای رسیدن به آینده موفق است و در نتیجه بر سرمایه گذاری روی فرزندانشان در ورزش تأکید بیشتری دارند تا تلاش برای تبدیل دلبندشان به دانش آموز درس خوان و ممتاز؟

وضعیتی که مجابمان می‌کند از مسئولان آموزش و پرورش بپرسیم، چرا در دستگاه عریض و طویلشان هیچ تدارکی برای شناسایی استعداد‌هایی مانند ساسان تدارک ندیده اند تا نتیجه، ارائه فهرستی به وزارت ورزش باشد که می‌تواند سرآغاز استعدادیابی‌های رشته‌های مختلف ورزشی و تربیت قهرمانان آینده کشور باشد؟ استعداد‌هایی که نیمی از هر روزشان را در مدارس نفس می‌کشند، اما آموزش و پرورش قادر به دیدنشان هم نیست!

false
false
false
false

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید

√ کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است
√ آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد


true

بت اسپات